ASLONASAB>>>>><<<<<<<<اصل و نسب

از نظراتتون خوشحال میشم

ASLONASAB>>>>><<<<<<<<اصل و نسب

از نظراتتون خوشحال میشم

ورود بی اجازه به خانه حضرت زهرا(س)

سلیم می گوید به سلمان گفتم آیا بدون اجازه به خانه فاطمه(ع) وارد شدند؟ گفت آری بخدا قسم و این در حالی بود که (خماره) نداشت حضرت زهرا (س) صدا زد وا ابتا وا رسواالله  ای پدر  ابوبکر و عمر  بعد از تو  با بازماندگانت  بد رفتاری کردند  و این سخنان را حضرت با بلند ترین صدایش  ندا می نمود

سلمان می گوید ابوبکر و اطرافیانش را دیدم  که می گریستند و صدایشان به گریه بلند شده بود . در میان انان کسی نبود مگر انکه گریه میکرد  جز عمر و خالدبن ولید و مغیرة بن شعبه  و عمر میگفت ما را با زنان و رای آنان کاری نیست


بیعت اجباری امیر المومنین(ع) از خانه تا مسجد

سپس علی(ع) را بردند  و به شدت او را می کشیدند تا انکه نزد ابوبکر رسانیدند و این در حالی بود که عمر بالای سر ابوبکر با شمشیر ایستاده بود و خالدبن ولید و ابو عبیدة بن جراح و سالم مولی ابی حذیفه و    معاذبن جبل و مغیرة بن شعبه و اسیدبن حضیر  و بشیربن سعید  و سایر مردم در اطراف ابوبکر نشسته بودند و اسلحه همراهشان بود


مجروح شدن حضرت زهرا (س)بدست قنفذ

حضرت زهرا (س) جلوی در خانه بین مردم و امیرالموئمنین (ع) مانع شد قنفذ ملعون با تازیانه به ان حضرت زد بطوری که وقتی حضرت از دنیا می رفت در بازویش از زدن او اثری مثل دستبند بر جای مانده بود خداوند قنفذ را و کسی که او را فرستاد لعنت کند 


دستور ابوبکر برای حمله و اتش زدن خانه

عمر فرستاد کمک خواست مردم هم امدند تا داخل خانه شدند و امیرالمو ئمنین هم سراغ شمشیرش رفت 

قنفذ نزد ابوبکر برگشت در حالیکه می ترسید علی(ع) با شمشیر سراغش بیاید چرا که شجاعت و شدت عمل ان حضرت را می دانست.

ابوبکر به قنفذ گفت :((برگرد اگر از خانه بیرون امد دست نگهدار وگرنه در خانه اش به او  هجوم بیاور و اگر مانع شد خانه را بر سرشان به اتش بکشید ))قنفذ ملعون امد و با اصحابش بدون اجازه به خانه هجوم اوردند . علی (ع) سراغ شمشیرش رفت ولی انان زودتر به طرف شمشیر ان حضرت رفتند و با عده زیادشان برسر او ریختند . عده ای شمشیرها را بدست گرفتند وبر ان حضرت حمله ور شدند و او را گرفتند و برگردن او طنابی انداختند .  


دفاع امیرالموئمنین (ع)از حضرت زهرا (س)

علی(ع) ناگهان از جا بر خاست گریبان عمر را گرفت و او را گرفت و به شدت کشید و بر زمین زد و بر بینی گردنش کوبید و خواست او را بکشد ولی سخن پیامبر(ص) و وصیتی را که به او کرده بود بیاد اورد وفرمود :ای پسر صهاک   قسم به ان که محمد را به پیامبری مبعوث نموده است می دانستی  که تو نمی توانی به خانه من داخل شوی

 

اتش زدن در خانه و مجروح شدن حضرت زهرا (س) به دست عمر

عمر اتش طلبید و انرا بر در خانه شعله ور ساخت و سپس در را فشار داد و باز کرد و داخل شد حضرت زهرا (س) در مقابل او در امد و فریاد زد: یا ابتاه یارسول الله عمر شمشیر را در حالیکه در  غلافش بود بلند کرد و به پهلوی حضرت زد ان حضرت ناله کرد : یاابتاه  عمر تازیانه را بلند کرد و به بازوی حضرت زد ان حضرت صدا زد یا رسول الله ابوبکر و عمر با بازماندگانت چه بد رفتاری کردند 


 

         

شیعه بشم یا سنی؟

یه روز با خودم گفتم بیام  یه دین انتخاب کنم و عاقبت به خیر بشم  رفتم سراغ پیامبران. دیدم خدا اخریش رو  به اسم حضرت محمد(ع) مبعوث کرده و دیگه نیست خوب تا اینجا تکلیفم معلوم شد  دین من شد اسلام.

خوب گفتم تا اینجا دینم معلوم شد ولی ایشان که فوت(شهید) شدن حالا چیکار کنم؟

حتما خدا ما رو همینجوری بدون راهنما ول نمیکنه یه جانشینی داشتن حتما! رفتم تحقیق کردم دیدم بعد ایشون یه عده از رهروان ایشان اسمشون شده شیعه یه عده شده سنی موندم سر دو راهی کدوم درست میگن از کجا بفهمم؟ هر کدوم هم میگن ما راست میگیم ! چی کار کنم ؟

گفتم بیام از عقلم استفاده کنم  اخه خدا عقل رو داده برا همین روزها . با خودم گفتم من تو زندگیم همیشه از همه چی بهترین رو خواستم بهترین پدر و مادر  بهترین رفیق . تو مدرسه و دانشگاه بهترین استاد  از لحاظ فکری و عملی (خوب اگه راستشو بخوای اون دنیا هم بهشتو می خوام اونم طبقه اخرش) چون قاعدتا توی اینا اگه بهترین باشی اخرش تو هم میشی جزو بهترینها.

گفتم بیام بین بهترینهای دو طرف مقایسه کنم شیعه = علی(ع) و سنی =  عمر

متوجه شدم علی(ع) از کودکی با پیامبر بوده و اصلا بت پرستی نکرده تا زمانی که اسلام رو پیامبر عرضه کرده یعنی از اول پاک . ولی عمر بت پرست بوده  و بعدا مسلمون شده.

نگهداری از دین نیاز به شجاعت داره حضرت علی(ع) همیشه تو جنگ صف اول بوده تازه میگن زره  ایشون هم پشت نداشته یعنی هیچ وقت به دشمن پشت نمی کردن  ولی عمر دائما فراری بوده و بعد از تموم شدن جنگ موقع تقسیم قنائم می رسیده.

فکر کردم دیدم جانشین پیامبر بودن نیاز به عقل و هوش فراوان مثل خود ایشان داره و تحقیق کردم  دیدم پیامبر گفتن من علمم رو به دستور خدا به علی انتقال دادم و نمونش  حضرت علی(ع) یه شب تا صبح برای شخصی از حرف (ب) بسم الله  صحبت می کنن تازه می گن هنوز تموم نشده و کلی دیگه طول میکشه ولی عمر چندتا شتر نظر میکنه  تا سوره بقرة رو حفظ کنه بعد از بیست سال  موفق میشه

دیدم رهبر باید عادل باشه خوندم عمر در دوران حکومتش رفقاش خیلی وضعشون خوب بوده  و مالیات نمی دادن و چند برابر از بیت المال بهشون میداده و ایرانی های مسلمان رو هم تا میشده اذیت می کرده ولی حضرت علی(ع) گفتن دوران حکومت من اگر بیت المال جزء جهیزیه زنان باشد ان را پس میگیرم.

دیدم یه جا حضرت رسول گفتن  حضرت زهرا (س)  را هر کس ازار دهد مرا ازار داده و هر که مرا ازار دهد خدا را ازار داده.

تحقیق کردم دیدم  حضرت علی(ع) داماد پیامبر و همسر حضرت زهرا(س) بوده  ولی عمر به ایشان جسارت کرده و سیلی زده است.

خواندم زمان فوت پیامبر حضرت علی(ع) و دوستان ان حضرت مشغول غسل و حنوط ایشان بودند ولی عمر مشغول شورا درست کردن برای گرفتن خلافت پیامبری که هنوز دفن نشده  بوده.

تحقیق کردم دیدم برای جانشین پیامبر  که پاکترین شخص عالم بوده باید نسب پاکی داشته باشی  که بشی عالم دین و امام مردم که یکی نیاد بگه من از تو پاک تر و با اصل و نسب تر  و شایسته تر به امامت هستم اخه هر کاری یه ظرفیتی می خواد!

متوجه شدم نسل حضرت علی(ع) از پیامبران و یکی از انها حضرت ابراهیم(ع) است ولی عمر رو خودتون می تونید بخونید فقط وحشت نکنید و نگید نمیشه !!!


در اخر دیدم عمر همیشه وقتی تو مشکلی گیر میکرده میگفته   "لولا علی لهلک العمر" اگر علی نبود عمر هلاک میشد

حالا شما بگید   شیعه بشم یا سنی؟؟؟؟؟؟؟؟